این روزا اعصابم حسابی خورده آرشام خیلی وقته سرما خورده اونم شدید.حال هممون گرفته سینوس هاش شدید عفونت
کرده باهر سرفه اش دل من وباباش می لرزه ، و خودمون رو سرزنش میکنیم .دکتر نیست که نبرده باشیم پریروز هم گوش
وحلق وبینی بردیمش براش اسپری وچند تا شربت دیگه نوشت دو ماهی هست هنوز خوب نشده ازبس شربت می خوره
میگه :(مامان این کدوم یکییه تلخه یاشیرینه )، خدایا خودت کمکش کن ؛وقتی اینو میگم ، آرشیدا خواهرکوچولوش میگه :
آمین ، امام خسین داداشم خوب بشه .بعدمیگه:(امام خسین تو کلبلائه دوسشدارم ). اونم تادعا و واکنش های منو میبینه
زودی میگه:ایشالاداداش خوب میشه مامان ناراخت نباش .مامان خوبم دوسٍت دالم.دیروز مامان هول هولکی به خاطر آرشام
اومد براش آش حبوب پخته بود که هم گرم بود هم لعاب خوبی داشت گفت :براسرما خوبه خیلی خوشمزه بود اونم با
افزودنی ها ی مخصوص مادر بزرگ و دست پخت خوبش .
.خدایا سلامتی بهش بده و سایه اش رو رو سرمون حفظ کن خاله لیلا وخاله فرنگیسش - که تلفنی و درست حسابی
شستنم که چرا،
مواظب بچه هات نیستی مدیونشونی . خدایا به همه بچه ها و به بچه من هم سلامتی بده . چند
روزیه مهد یا به قول خودش "پیش دبستان "نفرستادمش .
آرشام مامان ، آرشیدای ناز ، واسه هردوتا تون اینو نوشتم که الهی به قول حافظ شیرین سخن :
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آرزده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد .
واینکه خدایا!کمکم کن مامان خوبی واسه بچه هام وهمسر خوبی واسه همسرم باشم